...



به سوی آتلانتیس"پارت اول"

دکتر آلن_بنظرم زمان بیشتری نیاز داری.این چند جلسه کافی نیست.میدونی چی میگم ؟؟؟

از لای دندونای چفت شدم غریدم_اره.خوب میدونم چی میگین.میگید من دیوونم.من روانیم.و چیزی گه من ل*ب ساحل دیدم رو میبری زیر سوال!!!!کاملا منظورتون اینهاصلا من واقعا اشتباه کردم اومدم اینجا.ترجیح میدم برم یه گِلی به سرم به گیرم و به جای اون پلیسای بی عرضه خودم یه جوری مایکل رو پیدا کنمواقعا اومدنم به اینجا اشتباه بود!!!!!!!!!.

بدون خداحافظی از مطب دکتر اومدم بیرون!

کلاه هودی مو رو صورتم کشیدمآه عمیقی سر دادم.!

دلم واسه مایک تنگ شده.چطور انتظار داشتم دکتر حرفامو باور کنه؟

وقتی به صمیمی ترین رفیقم گفتم کنار ساحل اون زن‌.بهتر بگم اون موجود مایک رو کشید تو اب بهم خندید‌!!

واضح تر بگم چی شد؟؟من با نامزدم واسه ماه عسل رفته بودیم اقیانوس اطلس رو ببینیم.خیلی غیرعادیه؟؟؟؟میدونم ما همینجوریم!من کنار ساحل رو تخته سنگی نشسته بودم کهکه.ککه یهو یه زن با بالا تنه ی انسان و چهره ی خیلی زیبا!!!ولیپایین تنه‌وحشتناک  بودپایین تنه اش هشت تا پا مثل هشت پا بودموهایخیلی بهش زوم نشدم.وحشت کرده بودماون اومد و مایک و خیلی بی دلیل کشید زیر آبخیلی وحشت کرده بودم.حتی نمیدونم چجوری اومدم خونهفقط میدونم حالم خراب بود.خیلیبه جای این مسخره بازی ها ترجیح دادم برم خونه و کپه ی مرگمو بزارم‌تو راه بودم.با این که جلوی چشم خودم اون موجود مایک و کشید زیر  آب.ولی یه حسی بهم میگه هنوز زندست.کلید انداختم و رفتم بالا به مامان و فلوریا(خواهرم)و دختر کوچولوی نازش هیلدا که داشت کارتون نگاه میکرد سلام کردم و با حالت دو چهره ی متعجب اون دوتا تنها گذاشتم


رمان پیش به سوی آتلانتیس

جلد

نویسنده:ملکه ی مرگ

خلاصه: دختری که باید بره با موجوداتی بجنگه که تا قبل گم شدن نامزدش فک میکرده فقط افسانس.داستانه‌مسخره بازیه.خیالاتهولی حالا به هرچیزی که شنیده و نشنیده معتقد شدهحالا واسه پیدا کردن مایک همه ی فکر خیالاشو بزاره کنار.‌.و فقط رو هدفش تمرکز کنه.مهم نیست چقدر مقابلش ضعیفی.تو یه قدرتی داری که اون ندارهاونم قدرت عشقه!!

 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبار ورزشی اینتر موزیک / Inter-Music والیبال 2020 گناوه موزیک مهاجر